من سفر می کنم از هیچ به هیچ  

رنگ پر جلوه پوچی که مرا می پوشد

و من از خالی نادیده یک عمر عدم

راه می گیرم و تا محو شدن در خوابی

پی خوشبختی خود می گردم

پی یک چیز که این خالی را

پرِ از ارزش بودن سازد

من سفر می کنم از هیچ به هیچ