جقیقتی که حرف نیست
شکل مجسم روحم
تصویر پیدای افکارم با من است
و تو در من چاه می بینی
یا نسیمی
یا خاری
یا آفتابی
و من چنان ابری
به اشکالی غریب می گردم
گاه به رنگ آرزوهایت
گاهی به شکل خودم