غروب تکرار می شود

و روزهای جدایی دوباره باز خواهد گشت

زمین بر مدار تکرار می گردد

تنها نگاه توست

که بی تکرار در من زندانی است

دیریست

تنها تو بی تکرار مانده ای

جایی میان چشم و قلبم

نفرین

پیش از من اینجا بوده است

شادی

پیش از من گریخته

و خون

بی آنکه زخمی باشد

بر خاکش جاری است

در اینجا

کوه و رود و دشت و خیابان

همپای آدمیان مویه می خوانند

سرزمین عزاهای ماندگار

و سیاه پوشان ابدی

خواب

تکیه بر دیوار تاریکی کرده ام

در سکوت پرندگان و باد و باران و رعد

گویی صدای نور می آید

بی آنکه در جستجوی چیزی باشم

روی باد می لفزم

هوا زیر پای من است

و زمین که دور می شود

چیزی از زخم هایش پیدا نیست

با خود می اندیشم

شاید این سیاره متروک

جایی برای زندگی بوده است

نه در رفتن تازه گی است

نه در جستن چیزی

جهان زیر پای من است

همچون درختی که می داند

آب را فقط ریشه هایش می یابند

حرکت در مسیر فراموشی است

ماندن برای ریشه زدن

هنوز زنده ام

چرا که ابرها را می بینم و آسمان زیباست

هنوز زنده ام

چرا که گاه می گریم

به چیزهای ساده می خندم

می توانم دوست بدارم

عمگین شوم

و روی شاخه های درخت

عبور کفش دوزک را دنبال کنم

زندگی، تنها درون من نیست

و من

هنوز زنده ام

در من رویای کسی مرده است

در تو، رویای من

جهان

چه صادقانه بی رحم است

و ما

چه معصومانه می کاریم بذرهایمان را

در دشت بی کسی

بیا عبور کن

ای تک صدای پوچ

فردا خالی است

دیگر،

گلی برای شکفتن نیست

ابری برای باران

راهی برای رفتن نیست

تنها سکوت و هیچ،

اینجا نشسته است

کلمات خون منند

زخمی به من بزن

رگهایم برای تو آواز خواهد خواند

در مسیر تباهی

در انتهای حهتم دالانی یافتم

مسیری کوتاه که آتش را درون آب می ریخت

و مرگ را در چاه فراموشی

قلبم هزار دریچه دارد

یکی به سوی عشق باز می شود

یکی به سوی تنهایی

یکی به سوی مرگ

یکی به سوی زندگی

قلبم هزار دریچه دارد

یکی به سوی تو باز می شود

یکی به سوی هیچ

یکی به سوی خدا

یکی به سوی زمین

یکی به سوی دورخ

یکی به باغ های عدن

قلبم هزار دریچه دارد

از هر دریچه به جایی بنگر

جایی که اما

حقیقت من نیست

درخت صادقانه سخن می گوید

همچون کوه و آسمان آبی رنگ

در رود دروغی نمی بینم

در ابرهای سیاه بارانی

در آفتاب سوزان و کویر

در دریا و جنگل و باد

در برف دروعی نمی بینم

در آواز پرندگان

در زوزه گرگ

در فصل ها دروغی نیست

در خاک دروغی نیست

زمین

هماره

صادقانه سخن می گوید